پسر باهوش

درمورد پسرها وزندگی آنها

پسر باهوش

درمورد پسرها وزندگی آنها

من در وبلاگم درمورد همه چیز پسرها می گذارم

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
آخرین مطالب
  • ۱۳ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۵۴
    جوک 17
  • ۰۲ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۳۲
    جوک16
پربیننده ترین مطالب
  • ۰۳ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۹
    جوک 8
  • ۰۱ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۰۵
    جوک1
  • ۱۳ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۵۴
    جوک 17
محبوب ترین مطالب
  • ۰۳ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۰۴
    جوک 7
  • ۰۲ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۳۰
    جوک 6
  • ۰۳ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۹
    جوک 8
  • ۰۲ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۵۷
    جوک 5
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱۸ مطلب توسط «AmirRoo» ثبت شده است


اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده,بدان وای فای نداره سکته کرده!
AmirRoo
۰۳ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۹ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر
تو ماه رمضان میگن لاغر میشی.اما من چاق میشم.بخاطر اینکه همش خوراکی میخورم تا دهن خواهرم رو آب بندازم
AmirRoo
۰۳ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۰۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر
یه داداش دارم هرروز کفشاش رو برق میندازه.یک روز دیدم پول برق خیلی اومده.بهش گفتم:انقدر که تو کفشاتو برق میندازی پول برق زیاد میاد.
AmirRoo
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۳۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر
مامانم میگه برو نون بگیر.میگم امروز تولدمه نباید کاری کنم.بهش میگم مامان شام چی داریم؟اونم میگه:امروز زاییدم نباید کاری کنم. به خدا قانع شدم !
AmirRoo
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۵۷ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر
یه نونی هم هست به نام نون گندم. که هیچ کس تا حالا نخورده,فقط دست مردم دیدن
AmirRoo
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۳۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر
بعضی از پسرها مثل من,عاشق درس وخیلی درس خوان هستند.آن ها در کلاس خیلی شلوغند و ممکن است درکارنامه همه چیز بسیارخوب ولی شایستگی های عمومی,خوب.ولی امسال می خواست برای من این اتفاق بیفتد که درروز آخر ساکت شدم و شایستگی های عمومی هم بسیار خوب تمام! خدا حافظ!البته تا پست بعدی
AmirRoo
۰۱ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۰۷ موافقین ۱ مخالفین ۰
اول به دنیا می آیند.حتما بیش تر از ۲کیلو و ۷۰۰گرم هستند.بعد ۹ماه حرف می زنندوراه میروند.در۶سالگی به پیش دبستانی میروندودرهفته ی اول گریه میکنند.بعد چندسال,به دانشگاه می روند.درآن موقع یعنی بزرگ شده اند و می توانند هر کاری بکنند.بعد باید عروسی کنند.بعد پیر می شوند و هرروز به مسجد می روند. تمام:-)
AmirRoo
۰۱ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰
یک پسر می خواهد دیکته بنویسد.مادرش هم دارد نماز می خواند به مادرش می گوید:مامان بهم دیکته میگی؟ مادرهم میگوید:بسم الله ارحمن الرحیم.اوهم می نویسد. بعد پیش خواهرش میرود.خواهرش دارد آهنگ گوش میدهد.پسر می گوید:آبجی بهم دیکته می گی؟خواهر هم باآهنگ می خواند و می گوید:گوریل منگولی وارد می شود.پسر می نویسد.پسرمیرود پیش برادرش.برادر دارد بازی می کند.به برادر می گوید:داداش دیکته میگی؟برادر میگوید:خفه شو.پسرهم می نویسد.پسر پیش پدرش می رود و می گوید:بابا دیکته می گی؟ پدر می گوید:تو برو منم میام.پسر می نویسد.فردا در مدرسه,معلم می گوید:بیا دیکته رو بخون.اونم شروع میکند:بسم الله الرحمن الرحیم.معلم میگوید:آفرین!بانام خدا شروع کردی! ناظم هم دارد می آید.بعد پسر می گوید:گوریل منگولی وارد میشود.ناظم فکر میکند پسر با او است.ناظم پسر را می برد پیش مدیر.مدیر می پرسد:چرا به ناظمت این حرف را زدی؟پسر ادامه ی دیکته را می خواند:خفه شو.مدیر می گوید:اینو اخراج کنید!پسرادامه ی دیکته می خواند:توبرو منم میام
AmirRoo
۰۱ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۰۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر