معلممون عادت داشت اول فامیلی بگه بعد اسم.یک هم کلاسی داشتیم اسمش باقرباقری بود.یک بار معلممون صداش زد گفت باقری باقر بیا.یک دفعه دیدیم داشت می رقصید و میومد.معلممون پرسید چرا داری اینجوری میای؟گفت خودتون گفتین باقر بیا
یارو میره برا دوستش خالی می بنده:من هر دو هفته یکبار میرم ژاپن.دوستش ازش می پرسه:اگه راست میگی,اسم یکی از کوچه هاشو بگو؟
یارو یک خورده فکر می کنه بعد می گه:آهان کوچه ی شهید بروسلی.