داستانی قشنگ به نام: فرق گور و کور
شنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۳۵ ب.ظ
روزی روزگاری نابینایی عصازنان از کوچه ای عبور می کرد.ناگاه سگی به او حمله کرد.سگ مثل شیری که به شکار حمله می کند,لباس نابینا را پاره کرد.نابینا از ترس و وحشت فریاد می زد و عصایش را به سوی سگ تکان می داد.شخصی به داد او رسید و سگ را از او دور کرد.نابینا از زمین بلند شد.سگ کمی دورتر هنوز با خشم پارس می کرد.مرد نابینا رو به سگ کرد و گفت:ای سگ تو شیر شکارچی ها هستی,باید در بیابان به شکار حمله کنی نه به من.یاران تو در دشت و بیشه به گور حمله می کنند,تو این جا به کور؟!
مردی که او را از دست سگ نجات داده بود,گفت:او تربیت نشده است و فرق بین گورخر و کور را نمی داند.هر که سگ نفس خود را تربیت کرده باشد,می داند که باید به ضعف و عاجز کمک کند نه این که او را بیازرد
۹۷/۰۳/۰۵